جراحی لیپوماتیک در زنان
جراحی لیپوماتیک در زنان یکی از مسائل مهم در حوزه پزشکی – فرهنگی و یکی از موضوعات مورد بررسی در جامعه شناسی بدن است. با عنایت به اینکه جراحی لیپوماتیک در زنان در جامعه ایران طی سال های اخیر افزایش یافته است؛ هدف اصلی این مقاله تحلیل و تبیین عوامل اجتماعی مرتبط با انجام عمل جراحی لیپوماتیک توسط زنان است. روش پژوهش مورد استفاده روش علی- مقایسه ای بوده که بر پایه آن نمونه مورد نظر که شامل ۸۰ نفراز زنان ۱۸ الی ۴۵ ساله است به دو گروه تقسیم شده است: زنانی که جراحی زیبایی انجام داده اند؛) و زنانی که جراحی لیپوماتیک انجام نداده اند. این دو گروه بر حسب متغیرهای تأهل و منطقه محل سکونت همگن شده اند. یافته های حاصل از پژوهش نشان میدهد متغیرهای سرمایه فرهنگی، فشار هنجاری و پایگاه اقتصادی – اجتماعی، با احتمال انجام جراحی زیبایی لیپوماتیک رابطه مثبت و معنادار، و متغیرهای تصور از بدن، و روابط اجتماعی با احتمال انجام جراحی زیبایی رابطه منفی و معنادار دارد.
ماهیت جراحی لیپوماتیک در زنان کیفی بوده و محققان برای توضیح این پدیده پیچیده روش های پژوهش کیفی را بیشتر سودمند تشخیص داده اند. روش هایی چون مصاحبه عمیق و تحلیل محتوا، از جمله روش هایی است که این محققان از آنها در مطالعات خود استفاده کرده اند. اکثریت محققان خارجی از دیدگاه های فمینیستی پدیده جراحی زیبایی را بررسی کرده اند و عواملی چون تصور از بدن؛ نارضایتی از بدن؛ فشارهای هنجاری، و مصرف گرایی، را مهم تشخیص داده اند. محققان به این مسأله اذعان دارند که جراحی زیبایی پدیده ای است که بحث های جنسیتی در آن نمود بیشتری یافته است. با توجه به پژوهش های انجام شده در این زمینه، زنان از فراوانی بیشتری در انجام این پدیده برخوردارند و این نشان دهنده طبیعت جنسی شده عمیق از جراحی لیپوماتیک است. این پدیده نه تنها در جوامع غربی، بلکه در جوامع شرقی، در دوران اخیر رشد روز افزونی داشته؛ از اینرو پژوهشگران بر این باور هستند که مجاورت با فرایند غربی شدن، زنان را وادار می کند تصویر منفی از بدن خویش داشته باشند. وقتی این تصویر منفی در زنان ایجاد می شود، در زنان مسأله نارضایتی از بدن به وجود خواهد آمد؛ و این خود به بی نظمی در خوردن و در نهایت به جراحی لیپوماتیک در زنان منجر می شود. علاوه بر این عوامل، محققان به عاملی همچون فشارهای هنجاری اشاره داشته اند؛ این عامل در اکثر پژوهش ها برای انجام جراحی زیبایی از سوی زنان مهم تلقی شده است. این محققان فشارهای هنجاری را از طرف متن و شرایط اجتماعی – فرهنگی خانواده و دوستان استانداردهای زیبایی در جامعه رسانه، که شامل تبلیغات در تلویزیون، ماهواره؛ مجلات، ستاره های سینما می شود. برخی دیگر از محققان نیز تأثير علم و تکنولوژی که شامل سیستم پزشکی و صنایع زیبایی است را در انجام جراحی لیپوماتیک مهم تشخیص داده اند. در نهایت محققانی نیز به مصرف گرایی در جامعه مدرن اشاره کرده اند. آنها عامل مصرف را در نزد زنان مهم دانسته و آن را در تحریک زنان به جراحی زیبایی مؤثر می دانند.
بدن افراد از تجربه های اجتماعی، همچنین از هنجارها و ارزش های گروه هایی که به آنها تعلق دارند، تأثیر ژرفی می گیرد” با توجه به مرور نظریاتی که در باب بدن و جراحی لیپوماتیک در زنان انجام شد، بدن فرد در جامعه می تواند به صورت عرصه های گوناگونی از قبیل بدن فرهنگی، بدن اجتماعی، بدن سیاسی و بدن اقتصادی دیده شود.بدن هنگامی به عنوان متن فرهنگی خوانده می شود که به رفتارهای بدن در جامعه توجه شود، زیرا از نظر مردم شناسان حرکات بدن در جامعه نمی تواند به عنوان رفتاری طبیعی محسوب شود، و آنها بر این باور هستند که رفتار بدنی از سنخ رفتار فرهنگی است و رابطه رفتار بدنی را با فرهنگ نشان می دهند و بدین واسطه این رفتارها را با حیثیت و منزلت هر فرد در سلسله مراتب اجتماعی پیوند می زنند بورديو و الياس نیز بدن را مرکزی برای اکتساب پایگاه، منزلت اجتماعی، و دیگر تمایزات ذکر می کنند، به عنوان مثال، بوردیو بدن زیبا را نشانه ای از شادی و منزلت می داند در همین زمینه بوردیو توجه خود را معطوف به سرمایه فرهنگی می کند چون به نظر او بدن نماینده سرمایه نمادین؛ و این سرمایه یکی از ابعاد سرمایه فرهنگی است. او بر این باور است که طبقات مختلف به اقتضای تحصیلات، آگاهی ها و مهارتهای خود سرمایه فرهنگی)، از سرمایه های نمادین متنوعی استفاده می کنند تا از طریق آنها، پایگاه اجتماعی خویش را ابراز دارند .
برگر و لاکمن معتقد هستند بدن به صورت اجتماعی ساخته و پرداخته می شود و فوكو نیز بدن را بدنی اجتماعی دیده که به تولید رفتارهای مقبول فرهنگی در فرهنگ های مختلف، و تولید بدنهای مطیع و مفید می انجامد هنگامی که بدن به عنوان بیانی اجتماعی دیده می شود به نظر گافمن شخص باید بر حرکات بدن خود در تمامی کنش هایی که با دیگران انجام می دهد از دقت کافی برخوردار باشد و از هر گونه اهمال در کنترل بدنی خویش بپرهیزد، زیرا حالات چهره وحرکات بدن محتوای اساسی نشانه هایی است که ارتباطات روزمره افراد مشروط به آنهاست و بدین ترتیب است که می تواند با دیگران در تولید و باز تولید روابط اجتماعی و هویت شخصی خود شریک شود . گیدنز معتقد است “نمای ظاهری بدن مشتمل بر همه ویژگی های سطحی پیکر فرد است، زیرا افراد در ارتباط با یکدیگر آنها را به عنوان نشانه هایی برای تفسیر کنش ها به کار می گیرند زیرا بدن فقط نوعی موجودیت ساده نیست و وسیله ای عملی برای کنار آمدن با اوضاع و احوال و رویدادهای بیرونی هم محسوب می شود .
همان طور که داگلاس، برگر و لاکمن معتقد هستند جامعه نه تنها بدن را شکل می دهد، بلکه رفتارهای بدنی نیز ساخته و پرداخته جامعه هستند بنابراین، “بدن دستخوش قدرت و سرکوب اجتماعی می شود و بدن در متن سیاسی شکل می گیرد. این قدرت توسط ساختارها (تکنولوژی پزشکی) و با بکارگیری ایدئولوژیها از طریق تحریک و انضباط درونی از سوی ساختارها و کنترل هایی که از سوی جامعه اعمال می شود و از طریق فشارهای بیرونی و درونی که فمینیست ها مطرح کرده اند استانداردهای زیبایی، تبلیغات و تصاویر رسانه، نظام مردسالار، فشارهای درونی از سوی خود زنان، و تکنولوژی های پزشکی)؛ به افراد فشار وارد کرده و آنها را به رعایت این قدرتها ملزم می کنند. فشارهای موجود در زمینه همنوایی زنان با استانداردهای زیبایی باعث می شود زنان به تصویری متفاوت از ظاهر خویش برسند و احساسی بیگانه نسبت به بدن خود داشته باشند.
مورگان و بوردو نیز معتقد هستند بدین واسطه زنان در ماشین آلات قدرت گرفتار می شوند و تعهدات خود را به تکنولوژی های زیبایی الزامی می کنند. بنابراین، می توان گفت زنانی که جراحی زیبایی را تجربه می کنند احساسی از قدرت و کنترل به دست می آورند، ولی از طرف دیگر می توان گفت این نطق های قدرت نقابی برای اقتصاد مصرفی ایجاد می کند بدین ترتیب است که بدن در متنی اقتصادی قرار می گیرد. به نظر ترنر بدن در جامعه کنونی به بدنی مصرف کننده تبدیل می شود؛ زیرا وجود منابع تجاری و منافعی که در بدن وجود دارد، به عنوان نشانه ای از زندگی خوب و شاخص سرمایه فرهنگی مطرح می شود
١. زنانی که جراحی لیپوماتیک را انجام می دهند تصویر ذهنی منفی تری نسبت به زنانی که جراحی زیبایی را انجام نمی دهند دارا هستند.
۲. زنانی که جراحی لیپوماتیک را انجام میدهند از سرمایه فرهنگی بالاتری نسبت به زنانی که جراحی زیبایی را انجام نمی دهند دارا هستند.
٣. زنانی که جراحی لیپوماتیک را انجام می دهند از روابط اجتماعی کمتری نسبت به زنانی که جراحی زیبایی را انجام نمی دهند دارا هستند.
۴. زنانی که جراحی لیپوماتیک را انجام می دهند فشار هنجاری بیشتری نسبت به زنانی که جراحی زیبایی را انجام نمی دهند پذیرا هستند.
۵. زنانی که جراحی لیپوماتیک را انجام می دهند میزان مصرف آنها نسبت به زنانی که جراحی زیبایی را انجام نمی دهند بیشتر است.
۶. زنانی که جراحی لیپوماتیک را انجام میدهند از پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتری نسبت به زنانی که جراحی زیبایی را انجام نمی دهند برخوردار هستند. بنابراین، مدل نظری پژوهش به صورت زیر مشاهده می شود.
در این پژوهش از روش علی- مقایسه ای (پس رویدادی استفاده شده است. در پژوهش های علی- مقایسه ای کنترل هایی که امکان آن در پژوهش های آزمایشی وجود دارد فراهم نیست، ولی می توان به شیوه هایی کنترل جزئی را اعمال کرد. برای این منظور در این پژوهش از روش ایجاد گروه های همگن برای کنترل استفاده شد. این گروه ها بر اساس متغیرهای جنس (زنان)، تأهل، و منطقه محل سکونت همگن شده اند.
جامعه آماری این پژوهش را زنان ۱۷ تا ۴۵ سال شهر مشهد تشکیل می دهند. تعداد نمونه ۸۰ نفر بوده (۴۰ نفر از زنانی که جراحی زیبایی را انجام داده اند و ۴۰ نفر از زنانی که جراحی زیبایی را انجام نداده اند).
ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه بود. سؤالات این پرسشنامه با استفاده از مصاحبه اکتشافی با پزشکان و متخصصان جراحی زیبایی، زنانی که جراحی زیبایی را انجام داده اند و مطالعه متون مرتبط با جراحی زیبایی، ساخته شد.شیوه نمونه گیری غیر احتمالی (اتفاقی، گلوله برفی، قضاوتی) بوده ، در گروهی که جراحی زیبایی را انجام داده اند، ۳۰ نفر به صورت نمونه گیری اتفاقی؛ و ۱۰ نفر به صورت نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در گروه دیگر و با توجه به لزوم همگن شدن با گروهی که جراحی زیبایی را انجام داده اند، از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شد. به منظور ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش همسازی درونی استفاده شده و ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای مستقل عبارت است از: میزان مصرف (۷۵/.)، فشار هنجاری (۸۱/.)، سرمایه فرهنگی (۷۱/.)، روابط اجتماعی (۷۰/.)، تصور از بدن (۷۰/.) است. به منظور ارزیابی روایی ابزار، از روایی سازه * استفاده شده و مقدار آماره KMO متغیرهای تصور از بدن و میزان مصرف بیش از ۷۰٪ است؛ به این معنی که نسبت تعداد متغیرها بر حجم نمونه، برای اجرای آزمون تحلیل عاملی بسیار مناسب اند. مقدار این آماره برای دیگر متغیرها نیز بین ۵۰٪ تا ۶۵٪ است .
3.000.000 تومان تخفیف ویژه عمل های جراحی ماموپلاستی و ابدومینوپلاستی تا پایان آبان ماه
برای اولین بار در ایران تا سقف 42.000.000 تومان تسهیلات و وام انجام عمل های جراحی زیبایی دریافت نمایید. |