گرایش زنان به جراحی زیبایی در تهران
بیشترین انگیزه در تمایل زنان جراحی زیبایی , کسب زیبایی به عنوان عاملی برای ارتقا اعتماد به نفس معرفی شده است .این تمایل از طرفی متاثر از خصوصیات فردی و از طرف دیگر تحت تاثیر الزام های خارجی است , به طوری که در افراد مجرد افراد با تحصیلات بالاتر افراد دارای تصویر منفی از بدن خویش و افراد با اعتماد به نفس پایین تر بیشتر بوده و همچنین خانواده دوستان فامیل و همسر پزشکان ماهواره و … به ترتیب در ایجاد این تمایل موثر هستند . ولیکن تمایل زنان به جراحی زیبایی یا سن , اشتغال , پایگاه طبقاتی , از زندگی و باورها و گرایش دینی بی ارتباط است .
انجام دادن جراحی زیبایی شکم و یا بینی برای بسیاری از زنان به رغم خطرات و عوارض جانبی به شکل ارزش اجتماعی درآمده و با در نظر گرفتن زمان لازم برای بهبود پس از عمل و همچنین هزینه های گزاف آن تقاضای سالانه بیش از 10000 زن ایرانی برای جراحی زیبایی تفکر برانگیز است .
مضاف براین بسیاری از پزشکان برای کسب درآمد بیشتر به رشته های لوکس که دریافت هزینه خارج از تعرفه های درمانی را ممکن می کند گرایش یافته و برخی بدون این که تبحری در این زمینه داشته باشند به انجام دادن جراحی زیبایی شکم و جراحی زیبایی بینی اقدام می کنند . این پژوهش قصد دارد تا به جراحی های زیبایی در زنان به عنوان یکی از شیوه های دست یابی به ظاهر مناسب نگاهی تامل برانگیز داشته باشد و تمایل ایشان به انجام دادن جراحی زیبایی بدون ضرورت پزشکی را تجزیه و تحلیل کند .
همواره درپی ابداع روش هایی براي زیباسازي و خوب جلوه دادن بدن خود است؛ روشهایی که متناسب با شرایط و زمانهاي گوناگون متفاوت است. آدمیبا ایجاد تغییر در بدن، درپی برطرف ساختن نیاز فطري و روحی و اجتماعی خود به زیبایی و جمال خواهی بوده است. با پیشرفت علم پزشکی، به جراحیهاي زیبایی در عصر کنونی، در حکم یکی از مصادیق دخل و تصرف در بدن، جهت زیباسازي، توجه میشود. کوچک کردن بینى، بزرگ کردن لب، ساخت گونه هاي برجسته، بزرگ کردن سینه ها، کوچک کردن شکم، باریک کردن رانها، صاف کردن چین و چروكها و کشیدن پوست، از جمله مواردي است که سالانه زنان بسیاري براي بدست آوردن زیبایی دلخواه بر بدن خود اعمال میکنند. امروزه، جراحی زیبایی یکی از شایع ترین اعمال جراحی در سطح جهان است و مقدار متقاضیان آن، روز به روز افزایش مییابد. به گونهاي که در سال 2000 در امریکا ، تعداد افرادي که مورد عمل جراحی زیبایی قرار گرفتند حدود 3/1 میلیون نفر بودهاند که در مقایسه با سالهاي 1992 ،حدود 198 %افزایش نشان میدهد .
در سال 2006 در امریکا، با جمعیت 300 میلیون نفري، 10 میلیون جراحی زیبایی انجام شده است. این آماري است که انجمن جراحان پلاستیک امریکا ارایه داده است دستکم از دهه 1950 زنان به صورت روز افزون، مصرف کنندگان جراحی زیبایی بوده اند. این در صورتی است که مردان در سال 2007 بدان مبادرت کردهاند. این امر نشان میدهد جراحی زیبایی در شکل مدرن آن مسئلهاي عمدتاً زنانه بوده است
ایران رتبه نخست را از نظر تعداد جراحیهاي زیبایی انجام شده در جهان دارا میباشد سالیانه 160 میلیارد ریال صرف انجام اعمال زیبایی میشود در ایران جراحی زیبایی بینی از اواخر دهه شصت شتاب روز افزونی گرفت که عمده مشتریان آن را زنان تشکیل میدادند. البته، در سال هاي اخیر مردان نیز در زمره افراد خواستار جراحی زیبایی بینی قرار گرفته اند.
در مورد مقدار و نوع جراحی زیبایی در ایران آماررسمی وجود ندارد، اما آمارهاي ژورنالیستی نشان میدهد که در سالهاي اخیر، روشهاي متعددي از جراحی زیبایی متداول شده است، اما هنوز بیشترین مراجعات زیبایی در زمینه جراحی پلاستیک صورت و بینی است. به گفته کارشناسان، پوشش زنان در ایران باعث شده است زنان کمتر به جراحی هاي اندام توجهی نشان دهند. از سویی زنان ایرانی به دلیل کم تحرکی و بیتوجهی به ورزش بیش از زنان دیگر دچاراختلالات خاص اندامیبوده و زودتر نشاط و تازگی اندام خود را از دست میدهند. بر اساس آمارهاي تخمینی، در ایران 95 درصد متقاضیان جراحی بینی را زنان و دختران گروه سنی 14تا سال تشکیل می دهند. سهم مردان از این نوع جراحی هاي زیبایی تنها 5 درصد است .
با در نظر گرفتن اینکه جراحی زیبایی در ایران نسبت به سایر کشورها به تعداد بیشتري انجام میگردد، بررسی این مسئله اهمیت دارد. لذا، با توجه به رشد روزافزون جراحیهاي زیبایی و انواع گوناگون آن سوالهایی که به ذهن میرسد عبارتند از:
1.مقدار گرایش به جراحی زیبایی در بین پاسخگویان تا چه حد است؟
2.آیا بین گرایش زنان به جراحی زیبایی و جذب جنس مخالف رابطه معنادار وجود دارد؟
3.آیا بین گرایش زنان به جراحی زیبایی و فشار اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد؟
4.آیا بین گرایش زنان به جراحی زیبایی و کسب منزلت اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد؟
5 .آیا بین گرایش زنان به جراحی زیبایی و ویژگیهاي فردي پاسخگویان رابطه معنادار وجود دارد؟
براي پاسخ به این پرسشها به برخی از نظریه هاي مهم اشاره میشود:
گافمن چنین میپنداشت که افراد در هنگام کنش متقابل، میکوشند جنبهاي از خود را نمایش دهند که دیگران آن را میپذیرند. او مدیریت تأثیرگذاري را از شگردهایی میدانـد کـه کنشـگران براي حل مسایلی که به احتمال زیاد ممکن است در این زمینه با آن روبهرو شوند از آنها استفاده میکنند زندگی روزمره و رویاروییها، تأثیرگذاري اولیه مهم است. ظاهر که بـراي خود شخص و براي دیگران دیدنی و نمایش دادنی است، میتواند به منزله نشـانه اي بـراي تفسـیر کنش به کار رود. در نتیجه، بدن نه تنها موجودیتی ساده بلکه وسیلهاي عملی براي کنارآمـدن بـا اوضاع و احوال بیرونی است و حالات چهره و حرکات بدن، محتواي اساسی نشـانه هـایی اسـت کـه ارتباطات روزمره ما مشروط به آن هاست و براي آن که بتوانیم نظارتی مداوم و موفق بـر چهـره و بدن خود اعمال کنیم، جنبـه اي از خـود را نشـان مـی دهـیم کـه همگـان آن را بپذیرنـد گافمن سه نوع داغ ننگ متفاوت را نام میبرد؛ نخستین نوع، زشتی ها و معایـب مربوط به بدن است؛ انواع بدشـکلی هـاي جسـمانی .
نـوع دوم، نـواقص و کمبودهـاي مربـوط بـه شخصیت افراد را شامل میشود و سومین نوع، داغ ننگ قومی و قبیله اي است کـه منظـور از آن،داغ ننگ هاي مربوط به نژاد، ملیت و مذهب است فرد داغ خورده، که از زشتی رنج میبرد، ممکن است در واکنش به این موقعیت، با تلاشی مستقیم، آنچه به مثابه مبناي عینـی نقصش بشمار میرود را از بین ببرد، مثل اقدام به جراحی پلاستیک هدف گافمن در این مطالعات نشان دادن این واقعیت است که افراد در تعاملات اجتماعی خـود همواره در تلاشاند اعضاي بدن خود را کنترل کرده و صرفاً آن بخشی را در سپهر اجتماعی نمایش دهند که مورد پذیرش دیگران باشد. گافمن ادعا میکند افراد کنشهایی را مینمایانند که کـم تـر شأن آنها را در زندگی روزمره زیر سؤال برده و داغ ننگ بر آن زده شود.
گافمن نشان میدهد که کنترل شخص بر حرکات بدن خود، در تمامی انواع کنشهاي اجتماعی، باید تا چه حد دقیق، کامل و پایان ناپذیر باشد. او باید از هرگونه فراموشی یا اهمال در کنترل بدنی خـود بپرهیـزد؛ بنـابراین، بدن نه فقط موجودیتی ساده، بلکه وسیلهاي عملی براي کنار آمدن با اوضاع و احوال بیرونی اسـت، و حالات چهره و حرکات بدن، محتواي اساسی نشانههایی است که ارتباطات روزمره ما مشروط بـه آنهاست و براي آنکه بتوانیم با دیگران در تولید و بازتولید روابط اجتماعی و هویت شخصـی خـود شریک شویم، باید بتوانیم نظارتی مداوم و موفـق بـر چهـره و بـدن خـود اعمـال کنـیم از این رو، گافمن مدیریت تاثیرگذاري را مطرح مـی کنـد و بـه نظـر او افـراد میخواهند در کنش متقابل جنبه اي از خود را نمایش دهند که مـورد پـذیرش دیگـران و جامعـه پسند باشند. پس به نظر میرسد جامعه پسند شدن و کسب ارزش احترام در جامعه مـی توانـد در گرایش زنان به انجام عملهاي زیبایی مؤثر باشد .
ترنر بدن را به دو قلمرو داخلی و بیرونی جدا میکند. از نظر او، وجه بیرونی بـدن بـه چگـونگی ظهور بدنها که حامل شخصیت و هویت انسان اند، در فضاهاي اجتماعی توجه دارد. این وجه بدن، به پرهیز از خویشتن داري، یعنی کنترل امیال و تمناها و نیازها به نفع سازمان اجتماعی و تثبیـت نظم جامعه مربوط است. ترنر جنبههاي خارجی بدن را در کانون مطالعـات فرهنـگ مصـرفی قـرار میدهد. وي تحت تأثیر فوکو، بر این باور است که موضوع بدن نباید فقط در سطح فـردي مطالعـه شود بلکه لازم است به بدن جمعیت ها نیز توجه شود و در این صورت، دو مسئله مرتبط با یکدیگر،یعنی بازتولید اجتماعی و تنظیم اجتماعی مطرح میشود . ترنر بر این باور است که با یاري فناوري پزشکی، از راه جراحی زیبایی و پلاستیک ، دندانپزشکی و غیـره، ایـد ه خلـق بدنها بوجود آمده است. به بیان دیگر، تغییراتی چون صنعتی شدن، فردگرایـی و مدرنیتـه، سـبب توجه به بدن شده است و بدن در این دوران با هویت و مفهوم خود ارتباط یافته است و البته، ظهورخود مدرن کاملاً با توسعۀ مصرف گرایی و مصرف مرتبط است .
به نظر وبلن براي بدست آوردن و حفظ اعتبار فقط داشتن ثروت یا قدرت کـافی نیسـت. از نظـر ایشان قدرت یا ثروت باید نشان داده شوند زیرا اعتبار فقط با آشـکار کـردن آن هـا بدسـت مـی آیـد او با طرح مفاهیمی چون مصرف پدیده مصرف و در سطحی بالاتر به حوزه قشربندي پیوند میزند. او بر این باور بود که فایده اشیا بـا توجه به زیباییشان ارزیابی میشود که به گونهاي تنگاتنـگ وابسـته بـه گرانـی آن اشیاسـت. او در بخشی از معیارهاي اعتبار، زیبایی زنانه مطلوب را بررسی کرد. از نظر وبلن زن زیبا، نمادي منزلتـی است و نه تنها کاري انجام نمیدهد بلکه نمیتواند کاري انجام دهد. موهاي بلند، بستن سـینه بنـد، پاشنه هاي بلند، لباسهاي بلند و متعلقات اینچنینی بمنظـور نشـان دادن ایـن نکتـه اسـت کـه او متعلق به پایگاه اجتماعی بالایی است.
از نظر او از آنجا کـه در جامعـه هـاي متمـدن کنـونی، مـرز جدایی طبقات اجتماعی مبهم و متغیر است، در نتیجه اعضـاي هـر لایـه اجتمـاعی آرایـش سـبک زندگی متداول لایه بالاتري را تقلید میکنند. اینها چون از شهرت و احترام لایههاي بالایی محـروم هستند، میکوشند دستکم در ظاهر با قوانین و هنجارهاي پذیرفتـه شـده آن هـا هـم نـوایی کننـد وي در چارچوب نظریـه اش، مفـاهیم فراغـت نیـابتی و مصـرف نیـابتی را مطـرح میکند. منظور وبلن در ملموسترین شکلش ایـن اسـت کـه مـردان قـدرت و ثـروت خـود را از راه زنانشان نمایش میدهند.
بنابراین، وبلن پدیده مد را به کمک انگیزشهاي اجتماعی رفتار رقابت آمیز تبیین کرد. از نظر او مد مختص طبقه بالاي جامعه است که براي کسب درآمد مجبور به کار نیستند. وقتی مد در سطح جامعه توسعه یابد، به وسیله طبقات پایینتر تقلید میشود، البته در این میان قشر بالا میکوشد به سرعت معیارها و ارزشهاي خود را ماركدار کند تا تفاوت و برتري خود را به دیگران نمایان سـازد. پس به نظر میرسد تصاویر مندرج در ژورنالها و مجلات و عمل جراحی به وسیله هنرپیشـه هـاي داخلی و خارجی بر گرایش زنان به عمل زیبایی مؤثر است.
بوردیو هدف مدیریت بدن را اکتساب منزلت و تمایز و پایگاه میداند. وي در تحلیل خود از بدن به کالایی شدن بدن در جوامع مدرن اشاره میکند که به صورت سرمایه فیزیکی ظـاهر مـی شـ ود. بوردیو تولید این سرمایه فیزیکی را در گرو رشد وگسترش بدن میداند؛ به گونهاي که بدن حامـل ارزش در زمینه هاي اجتماعی میشود. از نظر بوردیو، بدن در حکم شکل جامعی از سرمایه فیزیکی، دربردارنده منزلت اجتماعی و اشکال نمادین متمایز است. تبدیل سرمایه فیزیکی در واقع به معناي ترجمه و تفسیر حضور بدنی بر حسب اشکال گوناگون سرمایه (اقتصادي، اجتماعی و فرهنگـی) در میدان کار، فراغت و … است بوردیو بـر ایـن بـاور اسـت کـه طبقـات گوناگون به اقتضاي تحصیلات، آگاهیها ومهارتهاي خود(سرمایه فرهنگی) از سرمایه هاي نمـادین متنوعی استفاده میکنند تا از راه آنها پایگاه اجتماعی خویش را ابراز دارند تظاهري و فراغت تظاهري موضوع زیبـایی را بـه بوردیو هویت افراد را با ارزشهاي اجتماعی منطبق و با اندازه و شکل ظاهر بدن مرتبط میسازد و در واقع، هدف مدیریت بدن را اکتساب منزلت، تمایز و پایگاه مـی دانـد. پـس بـه نظـر مـی رسـد وضعیت اقتصادي و پایگاه اقتصادي و اجتماعی و خانوادگی بر گرایش زنان به عمـل زیبـایی مـؤثر است .
به نظر هومنز افراد در زندگی خود به دنبال مطلوب واقع شدن هستند. در هر وضعیتی، رفتاري را از خود بروز میدهند که کمترین ضرر و بیشترین پاداش را داشته باشند. پس به نظر مـی رسـد جذب جنس مخالف بر گرایش زنان به عمـل زیبـایی مـؤثر اسـت درك افراد از خودشان و درك دیگران از آنهـا ناشـی از تـأثیر ارزشهـاي فرهنگـی اسـت. بـراي مثـال ،هنگامی که ارزش در جامعه بر جذابیت فیزیکی قرار گرفت، همانگونه که دیگران به جذابیت نیـز
اهمیت میدهند، فرد نیز تحت تاثیر فرهنگ اجتماع خویش ارزشمندي را در داشتن فیزیک بـدنی جذاب خواهد دید. چنانچه برخی رفتارها یا ویژگیها را کم اهمیت و کم ارزش تلقی کند، افـراد در پی آن در قضاوت درباره خود و دیگران تحت تاثیر آن ویژگیها نخواهند بود .
نتایج مطالعاتی که در ارتباط با موضوع پژوهش انجام گرفته به شرح زیر میباشد:
” بررسی گرایش زنان به جراحی زیبایی در شهر تهران” با هدف بررسی شیوع جراحـی زیبـایی در زنان تهرانی و عوامل موثر در تمایل این زنان به جراحیهاي ذکر شده انجـام گرفتـه اسـت. ایـن پژوهش به شیوه پیمایش و با ابزار پرسشنامه و با تعداد 426 زن تهرانی انجام شد. یافتـه هـا نشـان دادند حدود 15 درصد از زنان بررسی شده از جراحی زیبایی استفاده کردهاند. این زنان بیشتر زیـر 35 سال، مجرد، با تحصیلات کارشناسی و از طبقه متوسط بودهاند. بیشترین انگیزه در تمایل زنـان به این جراحیها، زیبا شدن به عنوان عاملی براي ارتقا اعتماد به نفس معرفی شده است. این تمایـل از سویی متاثر از خصوصیات فردي و از سوي دیگر، تحت تاثیر الزامات خارجی است. به گونهاي کـه در افراد مجرد، افراد با تحصیلات بالاتر، افراد داراي تصور منفی از بدن خویش و افراد با اعتمـاد بـه نفس پایینتر بیشتر بوده و همچنین، خانواده، دوستان، فامیل، همسر، پزشکان، ماهواره و تلویزیون به ترتیب در ایجاد این تمایل موثر بودهاند، ولی تمایل زنان به جراحی زیبایی با سن، اشتغال، پایگاه طبقاتی، رضایتمندي از زنـدگی و باورهـا و گـرایش هـاي دینـی بـی ارتبـاط اسـت .
رابطه بین عوامل اجتماعی – فرهنگی و گرایش زنان به جراحـی زیبـایی در بـین زنـان شـهر کرج” با هدف شناخت رابطه وضع اجتماعی و فرهنگی زنان و گرایش آنان به جراحیهـاي زیبـایی در شهر کرج انجام گرفته است. جامعه آماري پژوهش، تمامی زنانی هستند که در سالهاي 89-86در بیمارستانهاي شهر کرج اقدام به انجام عمل زیبایی نمودهانـد کـه از ایـن تعـداد 148 نفـر بـه عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج نشان دادند کـه میـانگین سـنی پاسـخگویان 30 سـال، 24 .2 درصد خانهدار و اغلب متاهل بودند. همچنین، نتایج نشان دادند که درآمد همسر، تقلید از دوستان،همکلاسیها و همکاران به عنوان مهمترین عوامل گرایش به عمل زیبایی مطرح شده است. نتـایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که متغیرهاي اجتماعی و فرهنگی، تماشـاي برنامـه هـاي مـاهواره، 50درصد از تغییرات واریانس متغیر گرایش به عمل زیبایی را تبیـین کـرده انـد .
” بررسی اپیدمیولوژیک علل گرایش به جراحی زیبایی بینی درشهر تهران” پژوهشی است کـه با هدف تعیین اپیدمیولوژیک علل گرایش به جراحی زیبایی بینـی در تهـران انجـام گرفتـه اسـت. پژوهش مقطعی بوده که تمامی افراد بین 16 تا 50 ساله تهرانی مراجعـه کننـده بـه بیمارسـتان و مراکز جراحی زیبایی در سال 1390 ،جامعه پژوهش آن را تشکیل دادهاند. در مجموع 800 نفر درطی 8 ماه وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوري دادهها در این مطالعه پرسشنامه محققساخته بوده که روایی و پایایی آن به تأیید رسیده است. یافتهها نشان دادند از مجموع واحدهاي مورد مطالعه، 132 نفر مرد (5.16 درصد) و 668 نفر زن (5.83 درصد) بوده اند. نتیجه پژوهش نشـان داد مهـم تـرین عوامل دخیل در گرایش به جراحی زیبایی بینی اعتماد به نفس پایین، توصـیه دوسـتان و اهمیـت دید اجتماع نسبت به آنان بوده است. ارزیابی بیمار به وسیله جراح از نظر انگیزه براي انجام جراحی زیبایی بینی گامی بلند در راستاي رضایتمندي بیشتر بیمـار و کـاهش هزینـه هـاي محسـوس و نامحسوس ناشی از این عمل میباشد .
ربانی و همکاران در پژوهشی با عنوان ” قشـربندي اجتمـاعی و اصـلاح بـدن ” بـه ایـن نتیجـه رسیدند که اهمیت اجتماعی زیبایی و تمایل افراد طبقات گونـاگون اقتصـادي و اجتمـاعی جهـت کسب موقعیت بالاتر و دستیابی به احترام بیشتر، از دلایل جراحی زیبایی است .
احمد نیا در پژوهش ” جامعه شناسی بدن و بدن زنان” به این نتیجه رسیده است که فشارهاي فرهنگی از مهمترین عواملی هستند که در گرایش زنان به تناسب اندام اثر میگذارد. او بر این باور است که تأثیر فشارهاي فرهنگی در سطح جهانی از راه رسانهها تشدید میشـود و نمونـه بـارز آن باریک اندامی در جوامع غربی است که به ایران نیز سرایت کرده است .
جراحی زیبایی به آن دسته عملهایی گفته میشود که بمنظور بهبود بخشیدن به ظاهر شخص در غیاب هر گونه ناهنجاري عملکردي انجام میشود , روي هم رفته، منظور از عمل جراحی زیبایی، جراحیهایی است که بدون ضرورت پزشکی خاص و صرفا بمنظور زیبایی انجام میشود. در این پژوهش گرایش به جراحی زیبایی با مواردي مانند تمایل به جراحی بینی، افتادگی پلک و ابرو، لیپوساکشن (از بین بردن چربی هاي اضافه)، لیفتینگ (پوست کشی)، برجسته کردن لبها، گذاشتن گونه، کوچک یا بزرگ کردن سینه مورد سنجش قرار گرفت.
در این پژوهش فشار اجتماعی با تشویقهایی که از سوي خانواده، فامیل و نزدیکان، دوستان، همکاران، پزشکان و همسر پاسخگو صورت میگیرد، مورد سنجش قرار گرفت.
براي سنجش این متغیرمقدار موافقت پاسخگویان با گویههاي زیر مورد سوال قرار گرفت: با جراحیهاي زیبایی میتوان همسري مناسب پیدا کرد، با جراحیهاي زیبایی میتوان علاقه همسر را به خود بیشتر کرد و افزایش منزلت براي سنجش این متغیرمقدار موافقت پاسخگویان با گویه هاي زیر مورد سوال قرار گرفت: با جراحی زیبایی میتوان ارزش و منزلت خود را در جامعه بالا برد، با جراحی زیبایی دوستان و آشنایان آدم را بیشتر تحویل میگیرند، با جراحیهاي زیبایی میتوان احترام مردم را به خود بیشتر کرد.
در این پژوهش 187 پاسخگو شرکت کردهاند که میانگین سنی آنان 34 سال و میانگین تحصیلی آنان 6.15 سال تحصیلی یعنی نزدیک به لیسانس است. 4.45 درصد پاسخگویان مجرد و 6,53 درصد متاهل هستند. 4.64 درصد زنان شاغل در بخش خصوصی، 5.4 درصد شاغل در بخش دولتی، 8.19 درصد دانشجو، 5.8 درصد خانه دار هستند. بنابراین، بیشترین درصد زنان در بخش خصوصی شاغل هستند. در مورد درآمد نیز میانگین درآمد زنان سه میلیون و چهارصد هزار تومان است.
براي سنجش گرایش زنان به جراحی زیبایی، گویههاي مربوط به این متغیر گردآوري شد که در نهایت، در چهار طبقه اصلاً، کم، متوسط، زیاد از هم جدا شدند. در جدول زیر توزیع فراوانی گرایش زنان به جراحی زیبایی نشان داده شده است. همان گونه که در جدول مشاهده میدشود، 8.30 درصد زنان اصلا تمایلی به جراحی زیبایی ندارند. 32 درصد به مقدار کم، 18 درصد متوسط و 2.19 درصد به مقدار زیاد به جراحی زیبایی تمایل دارند. بر این اساس میتوان گفت بیشترین درصد پاسخگویان از مقدارهاي کم تا زیاد به جراحی زیبایی تمایل نشان میدهند.
فرضیه1 :به نظر میرسد بین مقدار گرایش زنان به جراحی زیبایی و وضعیت تاهل تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج نشان میدهند گرایش زنان به جراحی زیبایی در مجردان و متاهلان تفاوتی معنادار ندارند. بنابراین، فرضیه بالا رد میشود.
فرضیه2 :به نظر میرسد بین مقدار سن، تحصیلات، درآمد زنان و مقدار گرایش آنان به جراحی زیبایی رابطهاي معنادار وجود دارد.
نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان میدهند که فرضیه رابطه بین درآمد زنان و گرایش آنان به جراحی زیبایی تایید میشود. این رابطه با 99 درصد اطمینان تایید شده است. هرچه زنان از درآمد بالایی برخوردار باشند، گرایش آنان به جراحی زیبایی بیشتر میشود و برعکس، اما نتایج نشان دادند بین مقدار تمایل به جراحی زیبایی و سن، تحصیلات زنان رابطهاي معنادار وجود ندارد. بنابراین، فرضیه رابطه بین سن و تحصیلات زنان با گرایش آنان به جراحی زیبایی رد میشود. نتایج نشان میدهد بین مقدار گرایش به جراحی زیبایی و وضعیت فعالیت آنان تفاوت معنادار وجود دارد. بنابراین، فرضیه بالا تایید میشود. نتایج آزمون LSD هم نشان داد مقدار گرایش به جراحی زیبایی در خانه داران بیش از شاغلان و دانشجویان است. و نتیجه گیري موضوع پژوهش بررسی «عوامل اجتماعی موثر بر گرایش زنان به جراحی زیبایی است. همان گونه که بیان شد، میانگین سنی و تحصیلی زنان به ترتیب 34 سال و15 سال یعنی بالاتر از کاردانی است. در مورد متغیر وابسته یعنی تمایل زنان به جراحی زیبایی نتایج نشان داد 8.30 درصد اصلا تمایلی به جراحی زیبایی نداشتند. 32 درصد به مقدار کم، 18 درصد متوسط و 2.19 درصد به مقدار زیاد به جراحی زیبایی تمایل دارند. براین اساس میتوان گفت بیشترین درصد پاسخگویان به مقدار کم تا زیاد به جراحی زیبایی تمایل نشان میدهند.
در مورد نتایج تبیینی هم داده ها نشان داد تمایل به جراحی زیبایی در مجردان و متاهلان تفاوت معناداري ندارد. بنابراین فرضیه تفاوت گرایش به جراحی زیبایی در مجردان و متاهلان رد شد. در پژوهشی هم که توسط کیوان آرا و همکاران صورت گرفت رابطهي ضعیف میان مدیریت بدن و وضعیت تأهل مورد تایید قرار گرفت. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد، که فرضیه رابطه بین درآمد زنـان و تمایـل آنـان بـه جراحی زیبایی تایید شد. این رابطه با 99 درصد اطمینان تایید شـده اسـت ، یعنـی هرچـه زنـان از درآمد بالایی برخوردار باشند، تمایل آنان به جراحی زیبایی بیشتر میشود و برعکس. ایـن امـر بـه دلیل هزینه هاي بالاي جراحی زیبایی اتفاق می افتد که افراد با درآمد بالا قادر به تهیه ایـن هزینـه هستند. در مطالعه راسخ و همکاران نیز مقدار درآمد بـه عنـوان یکـی از پارامترهاي موثر بر تشویق زنان به امر جراحی زیبایی دانسته شده اسـت. امـا در پژوهشـ ی کـه بـه وسیله آزاد ارمکـی و همکـاران انجـام شـده، نقـش اقتصـادي نسبت به خصوصیات فرهنگی کمرنگتر دیده شده است.
نتایج نشان دادند بین مقدار تمایل به جراحی زیبایی و سن رابطهاي معنادار وجود ندارد. کیوان آرا و همکاران نیز در مطالعه خود، سن را عامل مـوثر و معنـی داري نمیدانند، گرچه در برخی پژوهشها عامل سن، در تمایل بـه جراحـی مـوثر ذکـر شـده اسـت، بـ ه گونه اي که هر چه مخاطب جوانتر باشد، تمایل به انجام عمل زیبایی بیشتر میباشد با توجه به نتایج بدست آمده میتوان مشاهده کرد که زنان به عنـوان مهـم تـرین مشـتریان عملها و فرآیندهاي جراحی زیبایی محدود به سنین جوان نمیباشند با توجه به انتظـارات جامعـه، توجه زنان به بدن و وضعیت جسمانی قابل نمایش، بیشتر میباشد. نتایج مطالعه پیش رو نشان داد بین مقدار گرایش زنان به جراحی زیبایی و وضعیت فعالیت آنان تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج آزمون LSD هم نشان داد مقدار گرایش به جراحی زیبایی در خانـه داران بیش از شاغلان بخش دولتی و بخش خصوصی و دانشجویان است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین گرایش زنان به جراحی زیبایی و فشارهاي اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد. این رابطه با 99 درصد اطمینان معنادار شده است. به این صورت که هر چه مقدار فشارهاي اجتماعی بیشتر میشود مقدار گرایش به جراحی زیبایی بیشتر میشود و بر عکس. توسلی و مدیري نیز در پژوهش خود، خانواده،دوستان،فامیل، همسر، پزشکان ، رسانه ها را به ترتیب در ایجاد تمایل در زنان به انجام جراحی زیبایی مؤثر دانستهاند؛ یعنی بیشتر انگیزه هاي سطح میانی و کلان را موثر دانسته اند.
در مورد رابطه بین گرایش زنان به جنس مخالف و گرایش آنان به جراحی هاي زیبایی نتایج نشان داد بین این دو رابطه معنادار وجود دارد ، این رابطه با 99 درصد اطمینان معنادار است. به این صورت که هر چه مقدار گرایش به جنس مخالف در بین زنان بیشتر باشد، گرایش به جراحی زیبایی بیشتر میشود و بر عکس. به نظر هومنز نیز افراد در زندگی خود به دنبال مطلوب واقع شدن هستند در هر وضعیتی، رفتاري را از خود بروز می دهند که کمترین ضرر و بیشترین پاداش را داشته باشند. پس به نظر میرسد جذب جنس مخالف برگرایش زنان به عمل زیبایی مؤثر است. احمد نیا نیز در پژوهش ” جامعه شناسی بدن و بدن زنان” به این نتیجه رسیده است که فشارهاي فرهنگی از جمله مهم ترین عواملی هستند که در گرایش زنان به تناسب اندام اثر می گذارد. او بر این باور است که تأثیر فشار هاي فرهنگی در سطح جهانی از راه رسانه ها تشدید میشود و نمونه بارز آن باریک اندامی در جوامع غربی است که به ایران نیز سرایت کرده است.
نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که کسب منزلت اجتماعی در گرایش زنان به جراحی هاي زیبایی تاثیرگذار است. این رابطه با 99 درصد اطمینان معنادار شده است. به این صورت که هر چه زنان در پی کسب منزلت اجتماعی باشند، تمایل آنان به جراحی زیبایی بیشتر میشود و بر عکس. تایید این فرضیه تایید کننده نظریه گافمن است که باور دارد افراد میخواهنددر کنش متقابل جنبه اي از خود را نمایش دهند که مورد پذیرش دیگران و جامعه پسند باشند . پس به نظر میرسد جامعه پسند شدن و کسب ارزش احترام در جامعه میتواند در گرایش زنان به انجام عملهاي زیبایی مؤثر باشد فرضیه بعدي رابطه بین جذب جنس مخالف با گرایش زنان به جراحی زیبایی بود که مورد تایید قرار گرفت. تایید این فرضیه تایید کننده نظر هومنز است که بر این باور است، افراد در زندگی خود در پی مطلوب واقع شدن هستند در هر وضعیتی، رفتاري را از خود بروز می دهند که کمترین ضرر و بیشترین پاداش را داشته باشند. پس به نظر میرسد جذب جنس مخالف برگرایش زنان به عمل زیبایی مؤثر است .
3.000.000 تومان تخفیف ویژه عمل های جراحی ماموپلاستی و ابدومینوپلاستی تا پایان آبان ماه
برای اولین بار در ایران تا سقف 42.000.000 تومان تسهیلات و وام انجام عمل های جراحی زیبایی دریافت نمایید. |